غرور و تعصب ( به انگلیسی : Pride and Prejudice )
آقا و خانم بِنِت (Bennet) پنج دختر دارند. جِین و الیزابت بزرگتر از سه خواهر دیگر هستند و البته باوقارتر و سنگینتر. دو خواهر کوچکتر بسیار سبکسر هستند و مایهی خجالت دو خواهر بزرگشان. دختر وسط (مری) تنها دختر نازیبای خانواده است بنابراین به یادگیری ساز زدن و کمالات پرداخته. چندی است که در همسایگیشان در قصری به نام «نِدِرفیلد» مردی سرشناس و ثروتمند به اسم «چارلز بینگلی» ساکن شده که بسیار بامحبت و خوشچهره است. در یک مهمانی عمومی روستا، خانوادهٔ بِنِت نیز حضور دارند. آقای دارسی، دوستِ صمیمی چارلز بینگلی هم در آن جشن شرکت کرده است.
پس از آن مراسم، همه از خودبزرگبینی و بدخلقی دارسی صحبت میکنند؛ مخصوصاً الیزابت از رفتار او بسیار متنفر شدهاست چون دارسی، بدون اینکه بداند الیزابت حرفهایش را میشنود، به زیبایی او توهین کرد و نپذیرفت با او برقصد تا اینکه …
این کتاب یکی از بهترین آثار در ادبیات عاشقانه و کلاسیک جهان است.
جین آستن این داستان را در سال ۱۷۹۶، درحالی که تنها ۲۱ سال داشت نوشت، اما تا سال ۱۸۱۳ چاپ نشد.
کتاب کاملا آکبند و نیمه مصور است.
























Parmis –
سلام، من خیلی از کیفیت چاپ و صفحه ها راضی بودم
دستتون درد نکنه
Admin –
سلام پارمیس عزیز
باعث افتخاره که تونستیم رضایت شما رو کسب کنیم، این بزرگترین ارزش برای ماست